موارد کنترلی در نظارت بر اجرای اسکلت ها و سقف ها
متن پیش روی برگردان فایل صوتی است که به همت گروه نگارش آماده و در اختیار شما قرار گرفته است.
مرجع حقوق مهندسی ایران همیار و همراه جامعه مهندسی ایران
- در بحث نا تمام جلسات قبل که در رابطه با گزارشات مربوط به اسکلت فلزی، اسکلت بتنی، فونداسیون و اشاراتی به بحث گزارش نویسی سقفها و آزمایشات بود، به ادامه بحث می پردازیم. البته در سفر اول صرفا به غشایی ترین و سطحی ترین مطالب در رابطه با نظارت اشاره خواهد شد و چهار ژرفای دیگر برای بحث نظارت باقی مانده است که عمیقا در سفرهای بعدی به آن پرداخته خواهد شد. بنابراین مهندسین با پیشبرد جلسات، آهسته آهسته با مفاهیم عمقی و عظمت حجم حقوقی نظارت، اجرا و طراحی آشنا خواهند شد. در حقیقت مهندسین عزیز با به پایان رساندن مطالبی که در کلیه جلسات حقوق مهندسی ذکر خواهد شد شخصیتی متفاوت به لحاظ حرفه ای و حقوقی و همچنین تکنیکهای اخلافی در جامعه مهندسی خواهند داشت.
- در ادامه بحث گزارش نویسی همانطور که قبلا نیز اشاره شد در اسکلت فلزی و بتنی کنترل عرض راه پله از بیرون آمدگیها و یا شانه گیر به شانه گیر می باشد. البته در اسکلت فلزی عملا شانه گیری وجود ندارد. اما در اسکلت بتنی در تراز سقف طبقات یک سری تیرهای بتنی در راه پله به صورت بیرون آمدگی وجود دارد که به آن شانه گیر گفته می شود. مهندس ناظر در این مرحله بهتر است که با مهندس محاسب مکاتبه کرده و به لحاظ اجرایی از وی در خواست نماید که ابعاد تیر را کوچکتر نماید تا این پیش آمدگی حذف شود. بعضی از مهندسین ناظر که خود محاسب می باشند ممکن است با ایجاد مقطع معادل و کنترل ابعاد، این مشکل را برطرف نمایند. اگر در نقشه معماری عرض راه پله 2.40 متر باشد بعد از اطلاع از نظر کارفرما در رابطه با مصالح مصرفی در راه پله بطور مثال “سنگ”، میبایست 5 سانتیمتر در هر طرفِ شانه گیر برای سنگ و دوغاب پشت آن در نظر گرفته شود. اگر کارفرما مصالح دیگری غیر از سنگ را برای راه پله مثلا سرامیک و یا نقاشی در نظر دارد فاصله ای کمتر از 5 سانتیمتر در هر صورت لحاظ می شود.
در اسکلت بتنی چهار ستون، در چهار طرف راه پله داریم که بصورت لغاز از چهار گوشه راه پله بیرون خواهد آمد که این برون آمدگی طبق ضوابط شهرسازی در ابعاد راه پله تاثیر چندانی ندارد. یعنی موقع مترکشیِ طول و عرض راه پله، بیرون آمدگی ستونهای راه پله را در مترکشی لحاظ نمی کنند و از آن صرفنظر می شود. اگر احیانا مامور بازدید ناحیه ای به این چهار ستون گوشه راه پله ایراد وارد کرد مهندس ناظر می تواند با استناد به اینکه در کتاب ملاک عمل که کتابِ چهار جلدی مفصلی است و صراحتا این نکته ذکر شده است، مالک را راهنمایی کرده که با مراجعه به بازرسی فنی شهرداری نسبت به ایراد نابجای مامور بازدید موضوع را مطرح و اعتراض نماید. چرا که رویه بازرسی و کنترل فنی شهرداری ثابت کرده است که نهایتا با اعتراض، چنین موردی در کمیسیون داخلی بخشوده خواهد شد.
موضوع بعدی طول راه پله و بحث لابی است. همانطور که می دانیم تا زمانی که تیغه چینی انجام نشده است نمی توان طول راه پله را بر خلاف عرض راه پله گزارش کرد. که البته در بحث سفتکاری در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.
اما کنترل دوم در همان سقف، کنترل ابعاد آسانسور است که باید مطابق نقشه معماری کنترل گردد. اگر به طور مثال ابعاد آسانسور 160×240 باشد، ابعاد بازشو در اسکلت فلزی و یا بتنی باید دقیقا مطابق نقشه باشد. در اسکلت بتنی مالک موظف است که چهار صفحه فلزی در هنگام اجرای سقف در چهار طرف تیرهای مربوط به بازشوی آسانسور در سقف ها و حتی فونداسیون چاله آسانسور تعبیه نماید. که معمولا به لحاظ تجربه اجرایی صفحاتی با ابعاد 15×15 سانتیمتر به ضخامت 5 الی 7 میلیمتر مناسب می باشد سپس در چهار گوشه صفحات، چهار میلگرد را که خم داده شده (به جهت ازدیاد طول جوش)، هم در فونداسیون (به جهت شاسی کشی آسانسور) و هم در بازشوی سقفها، به صفحات جوش می دهند. توجه شود که اجرای این صفحات قبل از بتن ریزی الزامی است در غیر این صورت بعد از بتن ریزی ناچار به سوراخکاری با دریل خواهیم بود
- کنترل بعدی در سقفها چه در اسکلت فلزی و چه در اسکلت بتنی اندازه گیری ابعاد پاسیو در هر طبقه می باشد. همانطور که قبل از بتن ریزی، ابعاد آسانسور کنترل و مترکشی می شود، ابعاد پاسیو نیز باید دقیق مترکشی و کنترل شود. نکته ای که در کنترل ابعاد پاسیو حائز اهمیت است این است که برای مثال اگر ابعاد پاسیو 3 متر در 4 متر در نقشه باشد، باید نازک کاری نما از آن کسر گردد. بسته به این که مالک چه نوع مصالحی می خواهد اجرا کند باید نازک کاری را در نظر گرفت. به طور پیش فرض اگر مالک قصد دارد که دیوار پاسیو را سنگ اجرا کند، باید به اندازه 5 سانتیمتر از هر طرف برای دوغاب و ضخامت سنگ پشت آن در نظر گرفت. به عبارت بهتر اگر بعنوان مثال طول پاسیو 4 متر باشد، قبل از بتن ریزی سقف، قالب به قالب را10/4 متر در نظر می گیریم و مترکشی می کنیم. اگر ابعاد کوچکتر بود مهندس ناظر باید در مرحله سفت کاری و نازک کاری گزارش نماید. که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد. در اسکلت فلزی نیز ستون به ستون و یا در واقع تیر به تیر باید مقدار نازک کاری لحاظ شود.
اگر در یک طرف پاسیو درز انقطاع وجود داشت با توجه به نقشه، مقدار آن را نیزدر اندازه گیری لحاظ می کنیم. به عنوان مثال اگر همان طول 4 متر را در نظر بگیریم که از یک طرف به اندازه 11 سانتیمتر به درز انقطاع محدود شده است، با لحاظ کردن 5 سانتیمتر جهت نازک کاری و 11 سانتیمتر درز انقطاع باید فاصله ای به اندازه 16/4 متر از دیوار همسایه تا پشت قالب تیر بتنی در نظر بگیریم. کنترل بعدی در اجرای سازه سقفها کنترل تیرچه ها، کنترل میلگردهای حرارتی و تیرهای بتنی است.
علاوه بر مواردی که در بالا ذکر شد مهندسین ناظر باید در نظر داشته باشند که چه در اسکلت فلزی و چه در اسکلت بتنی اجرای میلگردهای حرارتی و ادکاهای تیرچه ها مطابق با نقشه های سازه کنترل گردند. در اسکلت بتنی پاشنه تیرچه های بتنی باید از نصف تیرهای بتنی رد شود و به عبارت دیگر تیرچه باید در دل تیر بتنی قرار گیرد تا اتصال و گیرداری آن بهتر انجام شود. کنترل اجرای میلگرد ادکا نیز اهمیت بسزایی دارد
- اکثر سازندگان بدون توجه به کیفیت تیرچه ها و با توجه به قیمت، اغلب ارزانترین نوع را خریداری می کنند. اغلب تولید کنندگان تیرچه نیز متاسفانه در تولید تیرچه ها تقلب می نمایند. در حقیقت شرعا به فعل انجام شده غش در معامله می گویند. در مورد تولیدکنندگان تیرچه که از میلگرد جوشی در تیرچه استفاده می کنند و عرضه می نمایند باید گفت که فعل باطل انجام شده است. همانطور که می دانیم میلگرد فولاد خشکه و ترد می باشد فولاد آبدار، مثل ورق و یا تیرآهن است که در هنگام جوشکاری حوضچه مذاب آبدار است لذا جوش آن شکننده نیست اما در میلگرد به علت ماهیت فولاد آن که ترد است، جوش آن شکننده است. بنابراین هم به لحاظ فنی هم به لحاظ اخلاقی و همچنین شرعی بکار بردن میلگردهای جوشی در تیرچه ممنوع است. مهندس ناظر می تواند به طور رندوم و اتفاقی برای کنترل تیرچه ها یک الی دو تیرچه را بشکند. اما اگر در همان دو تیرچه موردی مشاهده نکرد تکلیف چیست؟ همانطور که در عکس زیر ملاحظه می کنید، بعضی از تولید کنندگان تیرچه که از میلگرد جوشی در تیرچه استفاده می کنند بدون توجه به جهت آج میلگردها اقدام به جوش سر به سر میلگرد ها بهم می نمایند و اینجاست که مهندس ناظر باید دقت نماید که اگر جهت هفت و یا هشتی آجهای میلگردها در یک راستا نبود آنگاه تیرچه قطعا دارای میلگرد جوشی است. بنابراین یک روش برای تشخیص تیرچه های تقلبی جهت میلگردهای پاشنه تیرچه است. روشی دیگر برای شناسایی تیرچه های بدون کیفیت در صورتی که روش اول رد نشود، تشخیص میلگردها از روی درز آنهاست که در کارخانه ذوب آهن این درز گرم انجام می شود. همانطور که در عکس مشاهده می کنید درز میلگردها در یک راستا و لب به لب نمی باشد این بدان معنی است که میلگرد جوشی است، در چنین مواردی مهندس ناظر باید درزهای میلگردها را کنترل نماید و در صورت جوشی بودن تیرچه را بشکند. به تصاویر انتهای صفحه مراجعه کنید.
- همانطور که گفته شد برای کنترل تیرچه ها از دو روش استفاده می کنیم. حالت اول که کنترل آجهای میلگردهای تیرچه هاست و در صورتی که حالت اول صحیح بود به کنترل حالت دوم که کنترل درز میلگردها است می پردازیم. حال اگر مهندس ناظر به جوشی بودن میلگردها پی برد باید با روشی که ذکر می شود اقدام به شکستن نقطه ای از تیرچه نماید که دقیقا محل جوش میلگرد مشخص شود. همانطور که میدانیم بندیل میلگردها 12 متری است. اگر چنانچه طول تیرچه ها 7 متری باشد. از برش میلگردهای 12 متری به اندازه طول تیرچه ، 5 متر آن باقی می ماند. بنابراین اگر میلگرد جوشی در تیرچه ای استفاده شود در فاصله 5 متری از تیرچه نقطه ای است که در صورت شکستن تیرچه، جوش میلگرد مشخص خواهد شد. در حالتی دیگر، همانطور که گفته شد میلگرد باقی مانده از برش میلگرد 12 متری به اندازه طول تیرچه یک میلگرد 5 متری می باشد که در صورت استفاده از آن در تیرچه یک میلگرد 2 متری باید به آن جوش شود.بنابراین میلگرد 2 متری از همان میلگرد 5 متری بریده می شود.پس پرت میلگرد(برش میلگرد از میلگرد 5 متری) میلگردی با 3 متر طول می باشد که در اینجا مطابق عکس فوق در 3 متر از تیرچه نیز می توانیم اقدام به شکستن تیرچه کرده و میلگرد جوشی را مشخص نماییم.
مهندسین ناظر باید به این موارد توجه نمایند و در صورت جوشی بودن میلگردها از مالک و یا سازنده بخواهند که تیرچه ها را مرجوع نماید.
- در مورد کنترل تیرچه ها و همچنین کنترل میلگردهای حرارتی و ادکاها در اسکلت فلزی و بتنی گفته شد. حال اگر طول میلگرد یکی از تیرچه ها کوتاه بود بجای بحث و جدل بر سر این تیرچه با مالک، مهندس ناظر از مالک بخواهد که به جای جوش میلگرد از اورلب توسط چند عدد میلگرد استفاده نماید.البته این راهکار هرچند کار صحیحی نیست لیکن بستگی به نظر و اجتهاد هر مهندس ناظر دارد و لزوما اجرای آن اجباری نیست و صرفا توصیه می باشد و رافع مسئولیت ناظر نخواهد بود. اما از این روی که معمولا به خاطر یک تیرچه بهتر است کار سازنده به تعویق نیفتد صرفا در این مورد استفاده از اورلب در در تیرچه بلامانع است. موضوع بعدی این است که در اسکلت بتنی، میبایست اجرای صحیح ویبره کردن، کنترل شود. بعضا دیده شده است که در هنگام برش بلوکهای یونولیتی خرده یونولیتها در پوتر و یا تیر بتنی باقی می ماند و در صورتی که این خرده یونولیتها جمع آوری نشود در حقیقت ویبره زدن بتن هیچ تاثیری در خارج کردن هوای بتن با وجود آن خرده یونولیتها ندارد!
مورد بعد، کنترل شمعهای زیر سقف تیرچه بلوک در اسکلت بتنی و فلزی است. مهندس ناظر موظف است که تک تک شمعهای زیر سقف تیرچه بلوک به لحاظ استحکام آن، گوه زیر شمعها را کنترل نماید. در صورتی که حتی یکی از شمعها استحکام لازم برای نگهداری سقف در هنگام بتن ریزی را نداشته باشد زنجیره وار منجر به در رفتن تیرچه ها از زیر سقف می گردد. در خیابان پاسداران تهران به دلیل در رفتن یکی از تیرچه ها و بدین ترتیب به دلیل عدم تحمل وزن تیرچه های بعدی، حادثه رخ داد که منجر به فوت یکی از کارگران و صدمه دیدن کارگرانی که در حال بتن ریزی بودند شد.
- بنابراین کنترل تک تک شمعهای زیر سقف های تیرچه بلوک بسیا رمهم است. در برخی موارد با توجه به کوتاه بودن طول شمعها مالک با قرار دادن چندین آجر در زیر جکها آن را به ارتفاع لازم می رساند لیکن این کار اشتباه و خطرناک است چه بسا ممکن است با ضربه پا، جکها از زیر آن در رفته و واژگون گردد. در مواردی که بارها تذکر داده می شود که در هوای بارانی بتن ریزی نشود (که البته در جای خود بدان پرداخته می شود) نه به علت احتمال خارج شدن شیره بتن بلکه به علت اینکه جکهای زیر سقف بعلت رطوبت، لغزنده شده و باعث در رفتن جکها از زیر سقف خواهد شد.
نکته دیگر در مورد ابعاد ستونهاست که باید توسط مهندس ناظر کنترل گردد و مالک اجازه کم کردن ابعاد ستونها را ندارد. اگر ابعاد تیر و یا ستونها کمتر از ابعاد مورد نظر نقشه باشد مهندس ناظر باید حتما در همان گزارش سقف آن را عنوان کند.
مورد بعدی آویز بتنی سقفهای اسکلت بتنی است که در عکس انتهای صفحه نشان داده شده است.
حال آویز تیر بتنی چیست؟ فرض کنیم که ضخامت سقف تیرچه بلوک 30 سانتیمتر است و ابعاد تیر بتنی 40×50 سانتیمتر می باشد، وقتی ارتفاع تیر بتنی 50 سانتیمتر و ضخامت سقف 30 سانتیمتر باشد این بدان معنی است که 20 سانتیمتر از تیر بتنی از زیر سقف بیرون می آید که به این 20 سانتیمتر آویز گویند. در اغلب موارد آویز تیر بتنی توسط آرماتور بند ها به دلیل آنکه قالب های 10 تا 15 سانتیمتری دارند و برای 20 سانتیمتر آویز نمی توانند از قالب استفاده کنند، از ابعاد آویز کم می کنند! برخی دیگر بیرون زدگی تیر را از بالای کف انجام می دهند که این کار کاملا اشتباه است. وقتی که از ابعاد آویز کاسته می شود درحقیقت از ابعاد تیر بتنی کاسته شده که چون ساختار سازه ای دارد با این نقیصه در هنگام زلزله جوابگو نخواهد بود! بنابراین مهندس ناظر باید چنین موردی را گزارش نماید و اجازه کم کردن ابعاد آویز بتنی را به مالک ندهد.
- همانطور که گفته شد یکی از مشکلات مهندسین ناظر در اسکلت بتنی کوچک شدن ابعاد آویز بتنی است که با دلایل آرماتور بند مبنی بر نداشتن قالب به آن ابعاد و یا برخی از مالکین که تمایل ندارند تیر بتنی به عنوان مثال در وسط نشیمن، دیده شود از ابعاد آویز بتنی می کاهند که لازم است مهندس ناظر با چنین مواردی برخورد و از چنین پیشامدی جلوگیری نماید. همانطور که می دانیم 30 درصد مباحث نظارت فنی، 30 در صد حقوقی و 30 درصد روان شناختی و 10 درصد باقیمانده سیاست ناظر است بنابراین مهندسین ناظر باید توجه داشته باشند که در مواجه با مالکین و یا آرماتوربندهایی که اذعان می کنند با کم کردن ابعاد آویز، هیچگونه اتفاقی نمی افتد با عبارتهای کلیدی در مقابل مالک و آرماتوربند پاسخگو باشند. استاد مرحوم جناب آقای دکتر قالیبافیان پدر بتن ایران که در تدوین آیین نامه بتن ایران (آبا) نقش موثری داشتند با سخنانی بجا و زیبا پاسخگوی امثال آرماتوربند ها و سازندگان بودند. نقل قولی از ایشان را در اینجا ذکر می کنیم: «اگر زمین نلرزد شما با کاهگل بساز! همانند ارگ بم که کاهگلی بود 2000 سال نیز دوام آورد. اما آیا تضمینی است که زمین اصلا نلرزد؟!»
بنابراین مهندس ناظر موظف است با توجیه بجا در پاسخ به سازندگانی که اصرار به کم کردن ابعاد آویز دارند از زلزله و اثرات آن مثالهایی را عنوان کند و همچنین با یک دید روانشناختی از مالک بخواهد که با آن همه هزینه ای که کرده است خروجی مناسبی با کیفیت خوب داشته باشد. نقل قولی دیگر از استاد فقید مرحوم جناب آقای دکتر قالیبافیان در اینجا ذکر می کنیم ایشان می فرمودند: « اگر سازنده ای درخواست بخشش در مقابل تخلفی کرد به اون بگویید ساختمان نه از آن تو و نه از آن آرماتوربند است بلکه از آن بنده خدایی است که برای خرید یک واحد آپارتمان همه زندگیش در این واحد خلاصه شده است! و هیچ تضمینی در امنیت جانی خانواده اش هنگام وقوع زلزله نیست! پس بخششی در کار نیست ! »
- نکته بعدی در مورد سقف تیرچه بلوک در خرپشته، در نقطه ای که قلاب آسانسور در آن اجرا می شود، می باشد. برای مثال فرض کنیم ابعاد بازشوی آسانسور 4/2 در 60/1 متر است. قطر آن را کشیده و وسط این قطر یک شاقول قبل از اینکه بتن خرپشته ریخته شود روی سقف می اندازیم. باید قلابی که توانایی تحمل وزن 1500 کیلوگرم بار متمرکز را داشته باشد در آن نقطه تعبیه گردد. معمولا مهندسین محاسب این قلاب را در نقشه های سازه ترسیم نمی کنند. دراسکلت بتنی مطابق شکل زیر جزییات قلاب ترسیم شده است، که توسط دو میلگرد 16 از روی تیرچه ها رد شده و قلاب می شود. در اسکلت فلزی در خرپشته وسط بازشوی آسانسور روی سقف خرپشته یک تیرآهن جدا جوش داده می شود و روی زمین صفحه ای ذوزنقه ای (بجای قلاب) به میلگرد جوش می گردد که زنجیر در نهایت به آن متصل می شود.